زندگی نامه اندرو کارنگی

بیوگرافی اندروکارنگی:

بیوگرافی

اندرو کارنگی (Andrew Carnegie) صنعت‌گر، تاجر، کارآفرین و خیّر مشهور اسکاتلندی آمریکایی است که در دورانی به‌عنوان ثروتمندترین فرد جهان شناخته می‌شد. به‌علاوه، مقایسه‌ی ثروت او با نرخ کنونی ارزش پول، او را ثروتمندترین فرد تاریخ ایالات متحده‌ی آمریکا می‌کند. کارنگی در پایان قرن ۱۹ میلادی، کمک‌های شایانی به توسعه‌ی صنعت فولاد در آمریکا کرد.
اندرو کارنگی در سال ۱۸۳۵ در اسکاتلند به دنیا آمد، پدر او خیاط و مادرش کفاش بودند و آن ها در کنار هم و در یک اتاق بسیار کوچک زندگی می کرند. آنها وضعیت مالی مناسبی نداشتند و پدر اندرو با قرض گرفتن پول، تصمیم به مهاجرت از اسکاتلند به آمریکا گرفت. زمانی که اندرو ۱۲ سال سن داشت مجور بود در یک کارخانه نخ به کار بپردازد. جالبه بدونید که او هر ۶ روز کاری هفته را که شیفت کاریش ۱۲ ساعته بود رو به کار مشغول بود و در هفته ۱ دلار دستمزد دریافت میکرد.

اندرو بعد از گذشت ۲ سال کار دیگری پیدا کرد و تحت عنوان پیک ارسال تلگراف به فعالیت پرداخت، درآمد او حال به ۲.۵ دلار در هفته رسیده بود. او با توجه به موقعیتی که در آنجا پیدا کرد با افراد با نفوذ و بازرگانان مهم آشنا شد.

اندرو کارنگی سال‌های پایانی عمر خود را به فعالیت‌های خیرخواهانه اختصاص داد. او در مجموع در ۱۸ سال پایانی عمر رقمی حدود ۳۵۰ میلیون دلار به خیریه‌ها، انجمن‌های مردم‌نهاد و دانشگاه‌ها کمک کرد که حدود ۹۰ درصد ثروتش در آن سال‌ها را شامل می‌شد. این فعالیت‌ها و نظریه‌های کارنگی در مورد کمک ثروتمندان به پیشرفت جامعه، او را در میان نظریه‌پردازان قوی فعالیت‌های بشردوستانه قرار داده است. کارنگی مقاله‌ای تحت عنوان The Gospel of Wealth دارد که به انجیل ثروت مشهور است. او در این مقاله، از ثروتمندان خواسته تا از ثروت خود برای بهبود جوامع استفاده کنند.

خودساخته بی همتا

آندریو کارنگی در یکی از کلبه های دهکده “دون فيرملینژژ” اسکاتلند چشم به جهان گشود. خانه آن ها فقط دو اتاق داشت . در یکی از اتاق ها پدرش که ریخته گر بود کار می کرد و در اتاق دیگر که قسمتی از یک زیرزمین بزرگ و انبار کشاورزان بود هم مادر خانواده آشپزی می کرد هم همه افراد خانواده زندگی می کردند و می خوردند و می خوابیدند .

آندریو کارنگی تا هشت سالگی در این اتاق کوچک و تاریک زندگی می کرد و این گونه زیستن به ویژه در کنار پدری که دائما مست بود وهرشب مادر تیره روزش را کتک می زد چهره غم آلودی دارد

به همین خاطر خانواده تیره روز کارنگی برای فرار از این وضع در جستجوی شانس بهتر، از اسکاتلند به آمریکا رفتند

پدر خانواده شغلش را تغییر داد و کار توانفرسای ریخته گری را به دوزندگی بدل کرد و از آن پس جامه هائی را که می دوخت از این خانه به خانه دیگر می برد و سعی می کرد با زبان بازی های رایج به فروش برساند .

مادر هم به کار دوختن کفش های کهنه و شستن وواکس زدن آن ها با پینه دوز محله همکاری می کرد و البته هدف هردو ساختن زندگی بهتر برای خانواده بود .

مادر در سکوت، روزی هجده ساعت کار می کرد و با بردباری این روزهای سخت و جانکاه را می گذراند و آندریو که پسری هوشمند ، نکته بین و حساس بود او را با تمامی وجود دوست می داشت،

آن چنان که وقتی به بیست سالگی رسید با عشق به مادر و به منظور سپاس گذاری از فداکاری های او سوگند یاد کرد تا زمانی که مادرزنده است ازدواج نکند و هیچ گاه زن دیگری را به او ترجیح ندهد و تا مادردیده از زندگی فروبست براین پیمان استوار ماند. براین اساس آندریو کارنگی در ۵۲ سالگی ازدواج کرد و در ۶۲ سالگی نخستین فرزندش رادر آغوش کشید.

تولد و تحصیل

اندرو کارنگی در ۲۵ نوامبر سال ۱۸۳۵ در دانفرملاین در اسکاتلند متولد شد. مادرش مارگارت مریسون کارنگی و پدرش ویلیام کارنگی نام داشت. محل تولد او کلبه‌ای بود که به‌عنوان محل کار خانواده به‌عنوان بافندگی نیز استفاده می‌شد. خانه‌ی آنها تنها یک اتاق اصلی داشت که با یک خانواده‌ی بافنده‌ی دیگر به‌صورت شریکی در آن زندگی می‌کردند. این اتاق تکی به عنوان اتاق نشیمن، پذیرایی و خواب، بین این دو خانواده تقسیم شده بود.
یک سال پس از تولد اندرو، پدرش در بافندگی پیشرفت خوبی داشت و خانواده‌ی آنها به خیابان ادگار نقل مکان کرد. اندرو تحصیلات ابتدایی‌اش را در مدرسه‌ی رایگان دانفرملاین گذراند. این مدرسه توسط خیّر مشهور آن سال‌های یعنی آدام رولاند ساخته شده بود.

عموی اندرو یعنی جورج لادر یکی از رهبران سیاسی قدرتمند اسکاتلند بود. او در سنین کودکی، اندرو را با کتاب‌های رابرت برنز و قهرمانان اسکاتلندی همچون رابرت د بروس، ویلیام والاس و راب روی آشنا کرد. پسر لادر نیز نامی مشابه پدرش داشت و دوست صمیمی اندرو بود. این دو، با یکدیگر بزرگ شدند و در سال‌های بعد به‌عنوان شرکای تجاری با هم همکاری کردند.

محل تولد کارنگی در دانفرملاین


زمانی که اندرو ۱۳ ساله بود، پدرش با مشکلات اقتصادی متعدد روبرو شد و کشور اسکاتلند نیز نوعی قحطی را پشت سر می‌گذاشت. مادر اندرو در آن سال‌ها به کمک خانواده آمده و به کمک برادرش با فروش محصولات مختلف، درآمدی نسبی کسب می‌کرد. سرانجام پس از شکست‌های متعدد در کار، خانواده‌ی کارنگی تصمیم گرفتند که به آمریکا مهاجرت کنند. آنها در سال ۱۸۴۸ به آلگینی پنسیلوانیا رفتند تا زندگی جدیدی را شروع کنند. این دومین سفر اندرو به خارج از اسکاتلند بود. اولی چند سال قبل، به مقصد ادینبورگ و برای دیدن ملکه ویکتوریا بود.
شهر آلگینی در دهه‌ی ۱۸۴۰ با رشد جمعیت شدید روبرو شد. در این مدت، جمعیت این شهر از ۱۰ هزار نفر به بیش از ۲۰ هزار نفر رسید. تولیدات صنعتی این شهر، خصوصا لباس‌های پشمی و کتانی، کیفیت و محبوبیت بالایی داشتند و عبارت Made in Allegheny در آن سال‌ها به شهرت بالایی رسیده بود. البته پدر اندرو باز هم در کسب‌وکار موفق نبود چرا که فروشندگان علاقه‌ای به محصولات او نداشته و خودش نیز توانایی فروش مستقیم کالاها را نداشت. سرانجام پدر و پسر همزمان شغلی در یک کارخانه‌ی تولید کتان که صاحبی اسکاتلندی داشت، پیدا کردند.

اندرو اولین فعالیت کاری خود را در سال ۱۸۴۸ و به‌عنوان مسئول تعویض ماسوره در دستگاه‌های شرکت Anchor Cotton Mills شروع کرد. او ۱۲ ساعت در روز و ۶ روز در هفته کار می‌کرد و اولین حقوقش، ۱.۲ دلار در هفته بود. با احتساب روند تورم، این حقوق برابر با ۳۷ دلار در سال ۲۰۱۷ بوده است. پس از مدتی، پدر اندرو کارخانه را ترک کرده و بار دیگر در کارگاه نساجی خود مشغول شد که البته توانایی تامین هزینه‌های خانواده را نداشت. از طرفی، جان هی که یک تولیدکننده‌ی اسکاتلندی ماسوره بود به پشتکار اندرو علاقه‌مند شده و پیشنهاد کار با حقوق ۲ دلار در هفته را به او داد (۵۷ دلار در سال ۲۰۱۷).

کارنگی در اتوبیوگرافی خود در مورد این دوران می‌نویسد:

کارنگی

پس از مدتی، آقای جان هی به من پیشنهاد داد که در کارخانه‌ی تولید ماسوره کار کنم. من به‌عنوان حقوق ۲ دلار در هفته دریافت می‌کردم. کار در کارخانه دشواری‌های زیادی داشت و برای سن من مناسب نبود. من وظیفه‌ی کار کردن با یک موتور بخار و روشن کردن دیگ‌ها را در انبار کارخانه‌ی تولید ماسوره داشتم. به یاد می‌آورم که شب‌ها در فکر تنظیم کردن موتور بخار بودم و از هماهنگ نبودن آن برای کارگران، می‌ترسیدم.
دوران ترقی و پیشرفت کاری اندرو کارنگی
اندرو کارنگی در سفر به انگلیس با فولادسازان ملاقاتی داشت. با پیش‌بینی تقاضای آینده برای آهن و فولاد، کارنگی در سال 1865 از سرپرستی راه‌آهن پنسیلوانیا استعفا داد و مدیریت شرکت Bridge Keystone را آغاز کرد. در سن 38 سالگی، او شروع به تمرکز بر روی فولاد کرده و در نزدیکی پیتسبورگ، کارخانه فولاد J. Edgar Thomson را تأسیس کرد که در نهایت به شرکت فولاد کارنگی تبدیل شد. شرکت جدید کارنگی در دهه 1870 به اولین کارخانه فولادی در ایالات‌متحده تبدیل شد که پروسه جدیدی در تولید فولاد Bessemer را دنبال می‌کرد. کارنگی این کارخانه را با استفاده از وام‌های گرفته‌شده از انگلیس تأسیس نمود. او نقش مهمی در اتخاذ نوآوری‌های دیگری از جمله روش‌های تفصیلی هزینه و تولید داشت که این نوآوری‌ها سبب گردید شرکت بتواند نسبت به سایر صنایع تولیدی آن زمان بهره‌وری بیشتری کسب کند.

هر نوآوری تکنولوژیکی که می‌توانست هزینه ساخت فولاد را کاهش دهد، به‌سرعت مورد استفاده قرار می‌گرفت و کارخانه‌های اندرو کارنگی در دهه 1890 کوره های اصلی آهنین باز را وارد فولادسازی آمریکا کردند. کارنگی همچنین با خرید مزارع و ذخایر معادن سنگ‌آهن مورد نیاز برای ساخت فولاد و تجهیزات کشتی‌ها و راه‌آهن، سود کلانی به دست آورد. ادغام صورت گرفته از این طریق(استفاده از فولاد تولیدی برای ساخت تجهیزات) نقطه عطف دیگری در صنایع تولیدی آمریکا بود. کارنگی همچنین زیردست‌های بسیار توانمندی برای خود استخدام نمود که از جمله آن‌ها می‌توان به مدیر اجرایی‌اش هنری کلی فریک (Clay Frick)، ​​استاد بیل جونز کاشف فولاد و برادر خود توماس م. کارنگی اشاره کرد.

شهرت فراوان اندرو کارنگی به خاطر چیست؟

منابع عظیم کارخانه‌های فولاد کارنگی در سال 1889 به‌عنوان تنها شریکان موجود در صنعت فولاد آمریکا، با یکدیگر ادغام شدند. در سال 1890، صنعت فولاد آمریكا برای اولین بار از صنعت فولاد بریتانیا پیشی گرفت و این امر تنها ناشی از موفقیت‌های اندرو کارنگی بود. شرکت فولاد کارنگی حتی در دوران رکود سال 1892 که با اعتصاب خونین Homestead همراه بود، به پیشرفت خود ادامه داد(اگرچه کارنگی حمایت از حقوق اتحادیه‌ها را قبول داشت، اما اهدافش درزمینهٔ اقتصاد پررونق و بهره‌وری بالا باعث شد وی از مدیریت محلی کارخانه Homestead طرفداری کند که طبقه کارگر علیه همین مدیریت اعتصاب و آشوب کرده بودند).سود کارنگی استیل(کمپانی فولاد کارنگی) در سال 1900 به 40 میلیون دلار رسید که سهم کارنگی از آن 25 میلیون دلار بود. کارنگی در سال 1901 شرکت خود را به شرکت تازه تأسیس فولاد ایالات‌متحده J.P. Morgan فروخت. با فروش این شرکت، سرمایه خالص اندرو کارنگی به 480 میلیون دلار در سال 1901رسید. وی بعدها بازنشسته شد و خود را وقف فعالیت‌های بشردوستانه کرد.

اندرو کارنگی مقاله‌هایی در مورد مسائل سیاسی و اجتماعی می‌نوشت و معروف‌ترین مقاله‌اش “ثروت”، که در ژوئن سال 1889 در نشریه “بررسی آمریکای شمالی” منتشر شد، نگرش او به ثروت را نشان می‌دهد. او مدعی است که فردی که ثروت زیادی جمع می‌کند، وظیفه دارد از ثروت مازاد خود برای “بهبود بشر” و درراه‌های انسان دوستانه استفاده کند. از دید او “مردی که ثروتمند می‌میرد، بدنام است”.

فعالیت کاری جدی و ورود به صنعت ریلی

اندرو کارنگی در سال ۱۸۴۹ در شرکت تلگراف اوهایو استخدام شد و با شغل پیام‌رسانی تلگراف، حقوق هقتگی ۲.۵ دلار را از دفتر پیتزبورگ این شرکت دریافت می‌کرد. اندرو به‌خوبی به توصیه‌های عمویش دقت می‌کرد و تلاش زیادی در کار از خود نشان می‌داد. او آدرس مکان‌ها و سازمان‌های مهم را به‌خوبی به خاطر می‌سپرد و در طی آن دوران، ارتباطات مفیدی را نیز با اشخاص مهم شکل داد.
او همچنین صداهای مختلف و معانی پیام‌های تلگرافی را به‌خوبی شناسایی می‌کرد. توانایی اندرو در این زمینه به حدی رسید که بدون کمک سوزن راهنما، پیام‌ها را ترجمه می‌کرد. پس از یک سال، او به سمت اپراتوری تلگراف رسید. یکی از تاثیرگذارترین افراد در این دوره‌ی زمانی از زندگی اندرو کارنگی، کلنل جیمز اندرسون بود که روزهای شنبه، کتابخانه‌ی خود متشکل از ۴۰۰ عنوان کتاب را برای کودکان کار، باز می‌کرد. اندرو همیشه به اندرسون ادای احترام کرده است و او را عاملی بسیار مهم در موفقیت‌های خود می‌دانست. به‌هرحال تلاش و پشتکار اندروی جوان در مطالعه و یادگیری، پله‌های اولیه‌ی موفقیت اقتصادی و فرهنگی او را بنا کرد.
توماس ای. اسکات در سال ۱۸۵۳ اندرو کارنگی را به‌عنوان منشی و اپراتور تلگراف در شرکت Pennsylvania Railroad Company استخدام کرد. حقوق هفتگی اندرو در این شرکت، ۴ دلار در هفته بود. کارنگی این شغل را به‌خاطر پتانسیل رشد آن و شانس موفقیت بیشتر در صنعت حمل و نقل ریلی قبول کرد. زمانی که اندرو ۲۴ ساله بود، اسکات پیشنهاد سرپرستی واحد مدیریت غرب شرکت پنسیلوانیا را به او ارائه کرد و از تاریخ یکم دسامبر سال ۱۸۵۹، کارنگی به‌صورت رسمی مدیریت این بخش را بر عهده گرفت.

استخدام و فعالیت در شرکت پنسلیوانیا با حقوق سالانه ۱۵۰۰ دلار، مراحل موفقیت بعدی کارنگی را شکل داد. در آن سال‌ها حمل‌ونقل ریلی صنعت اول آمریکا و این شرکت نیز یکی از برترین فعالان این صنعت بود. کارنگی در زمان فعالیت به‌عنوان سرپرست واحد مدیریت غرب این شرکت فعالیت می‌کرد، اصول مدیریت و کنترل هزینه را آموخت. او برادر ۱۶ ساله‌اش تام را به‌عنوان منشی شخصی و اپراتور تلگراف، و دخترعمویش ماریا هوگان را نیز به‌عنوان اولین اپراتور زن تلگراف در آمریکا استخدام کرد.
سکات یکی از موثرترین افراد در سرمایه‌گذاری‌های اولیه و تصمیم‌گیری‌های اقتصادی کارنگی بود. او تعدادی سهام از شرکت‌های زیرمجموعه‌ی پنسیلوانیا را به قیمت ۵۰۰ دلار به اندرو پیشنهاد داد. خرید این سهام و دریافت سود آن و همچنین سهام پاداش، اولین درآمدهای کارنگی از سرمایه‌گذاری بود. در این مراحل، مدیر شرکت پنسیلوانیا یعنی جان ادگار تامسون نیز به کارنگی کمک می‌کرد. در نهایت سرمایه‌گذاری‌های ثروتمندترین فرد تاریخ آمریکا در صنایع ریلی و صنایع وابسته مانند آهن و پل‌سازی، ثروت مناسبی را برای او به ارمغان آورد.

جنگ داخلی آمریکا

کارنگی تعدادی سهام از شرکت تولیدکننده‌ی واگن‌های تخت‌خواب‌دار با نام Woodruff را در اختیار داشت. او پیش از شروع جنگ داخلی آمریکا زمینه‌ی ادغام این شرکت با بازیگر فعال دیگر این صنعت یعنی جورج پولمن را فراهم کرد. این شرکت واگن‌هایی مجهز به تخت‌خواب را در آمریکا تولید می‌کرد. این واگن‌ها مسافرت‌های طولانی و بیش از ۸۰۰ کیلومتر را برای مسافران لذت‌بخش می‌کرد. این ادغام، سود هر دو شرکت دخیل و سهام‌داران آنها از جمله کارنگی را افزایش داد.
کارنگی جوان علاوه بر فعالیت گفته شده، هنوز به کار برای اسکات ادامه می‌داد و در این مدت، بهبودهای خوبی در سیستم‌های عملیاتی شرکت پنسیلوانیا اجرا کرد. اسکات که پس از شروع جنگ به سمت معاون جنگی و مسئول حمل‌ونقل‌ نظامی رسیده بود، در سال ۱۸۶۱، کارنگی را مسئول مدیریت و سرپرستی ریل‌های حمل‌ونقل نظامی و همچنین خطوط تلگراف شرکت در شرق آمریکا کرد. کارنگی در این زمان، پروژه‌ی بازگشایی خطوط ریلی واشنگتن دی.سی را که توسط شورشیان قطع شده بود، با موفقیت به پایان رساند.
علاوه بر خطوط ریلی، اتصال خطوط تلگرافی نیز با مدیریت عالی کارنگی ادامه پیدا کرد و او کمک شایانی به نیروهای متحد در جنگ داخی آمریکا کرد. کارنگی در یک مصاحبه به شوخی خود را اولین مصدوم جنگ معرفی کرده بود؛ چرا که در سانحه‌ای در زمان باز کردن گره یک خط تلگراف، صورتش را زخمی کرده بود.

ورود به صنعت پل‌سازی

اندرو کارنگی در سال ۱۸۶۴ سرمایه‌گذاری ۴۰ هزار دلاری در شرکت Oil Creek در ونانگو کانتی پنسیلوانیا انجام داد. پس از یک سال، این شرکت و چاه‌های نفت آن سودی حدود یک میلون دلار داشتند. در همان سال‌ها، تقاضا برای محصولات آهنی مانند زره کشتی‌های جنگی، توپ‌های جنگی و صدها محصول صنعتی دیگر به اوج خود رسیده بود. تمام این اتفاقات، منطقه‌ی پیتزبورگ را به مرکز تولیدات صنعتی در زمان جنگ داخی آمریکا تبدیل کرده بود.
کارنگی پیش از جنگ نیز روی آهن و محصولات آن سرمایه‌گذاری کرده بود. پس از پایان جنگ، او شرکت پنسیلوانیا را ترک کرد تا شرکت‌های مستقل خود را در زمینه‌ی ساخت پل و تولیدات آهنی تاسیس کند. این شرکت‌ها Keystone Bridge Works و Union Ironworks نام داشتند. او تعدادی از سهام شرکت‌ها را به راهنماهای اصلی خود یعنی اسکات و تامسون اهدا کرد. لازم به ذکر است شرکت این دو نفر، مشتری اصلی محصولات کارنگی بود.
کارنگی علاوه بر توانایی بالا در تجارت و کسب‌وکار، دانش ادبی و همچنین جذابیت اجتماعی بالایی داشت. او به رویدادهای مختلف اجتماعی دعوت می‌شد و البته از این دیدارها برای بهبود اوضاع کسب‌وکار خود نیز استفاده می‌کرد. او اعتقاد داشت که باید از فرصت‌هایش، بیش از کسب درآمد برای کمک به دیگران استفاده کند. کارنگی در یکی از مقاله‌هایش به این نکته اشاره کرده که پس از رسیدن به یک مقدار مناسب از ثروت، دیگر باید تنها برای مردم کار کند و تمام تلاش خود را برای بهبود زندگی آنها به کار بگیرد.

امپراطوری فولادی

کارنگی در دوره‌ای از زندگی خود مدیر بزرگترین مجموعه‌های تولید آهن و فولاد در آمریکا بود. او در این مسیر نوآوری‌های متعددی را نیز به این صنعت ارائه کرد. یکی از مهم‌ترین اختراعات کارنگی در صنعت فولاد، استفاده از فرآیند بسمر در تولید فولاد بوده است. در این فرآیند، کربن موجود در آهن چدن، در فرآیندی سریع سوزانده می‌شود. توسعه‌ی این فرآیند باعث کاهش شدید قیمت فولاد شد. فولاد بسمر به‌سرعت خود را به بازار تحمیل کرده و به مقدار زیاد در صنعت ریلی استفاده شد. البته این نوع از فولاد برای استفاده در پل‌ها و ساختمان‌ها مناسب نبود.
اقدام مهم بعدی کارنگی در صنعت فولاد، ادغام عرضه‌کنندگان مواد خام صنعتی با شرکت تولیدی خودش بود. شرکت فولاد کارنگی در پایان دهه‌ی ۱۸۸۰ بزرگترین تولیدکننده‌ی آهن چدن، فولاد ریلی و کُک در جهان بود. آنها توانایی تولید ۲ هزار تن آهن چدن در روز را داشتند. کارنگی در ادامه‌ی فرآیندهای ادغام، در سال ۱۸۸۳ شرکت رقیب یعنی Homstead را خریداری کرده و در سال ۱۸۹۲ تمامی این شرکت‌ها را تحت نام Carnegie Steel Company متحد کرد.
در سال ۱۸۸۹ تولیدات فولاد در آمریکا به قدری افزایش یافت که بریتانیا را پشت سر گذاشت. کارنگی تاثیر مستقیمی روی این رشد داشت چرا که تعدادی از بزرگترین شرکت‌های این صنعت تحت مدیریت او بودند. حتی شرکت فولادسازی رئیس قبلی او یعنی تامسون نیز در آن سال‌ها به امپراطوری کارنگی ملحق شده بود.

کارنگی در سال ۱۹۰۱ و در سن ۶۱ سالگی تصمیم به بازنشستگی گرفت. او در سال‌های پایانی، شرکت‌های خود را به شرکت‌های سهامی تبدیل کرد. جان پیرپونت مورگان که امروزه بیشتر با نام جی. پی مورگان شناخته می‌شود، یکی از بزرگترین فعالان بانکی آن سال‌های آمریکا بود. او بازدهی بالای عملکرد کارنگی در مدیریت صنعت فولاد را مشاهده کرده بود و تصمیم گرفت با ترکیب شرکت‌های فعال در زمینه‌ی فولاد، بهره‌وری آنها را دوچندان کند.

طرح مورگان برای ادغام شرکت‌های فولادی موجب کاهش هزینه‌ها، کاهش قیمت برای مصرف‌کننده، افزایش حجم تولید و افزایش حقوق کارگران می‌شد. او مذاکرات خرید و ادغام شرکت‌های فعال را در دوم مارس سال ۱۹۰۱ به پایان رساند و شرکت بزرگ United States Steel Corporation را تاسیس کرد. این شرکت، اولین سازمان با ارزش بازار بیش از یک میلیارد دلار در جهان بود.


فرآیند تاسیس شرکت فولاد آمریکا، بزرگترین فرآیند خرید و ادغام در تاریخ این کشور بود. سرانجام کارنگی نیز با واگذاری شرکت‌های خود از ادامه‌ی فعالیت صنعتی کناره‌گیری کرد. شرکت‌های او با مبلغی حدود ۱۲ برابر درآمد سالانه و به قیمت ۴۸۰ میلیون دلار (حدود ۱۴.۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۷) خریداری شدند. نکته‌ی جالب این است که پول‌ها و اوراقی که به‌عنوان هزینه‌ی خرید به کارنگی اهدا شدند به‌قدری در آن سال‌ها با ارزش بودند که در شرکت کارگزاری مورد نظر، محفظه‌ای مخصوص آنها طراحی و ساخته شد.

تحقیقات و فعالیت‌های خیرخواهانه

فعالیت ها


کارنگی در کنار فعالیت‌های مدیریتی و حضور در صنعت، به علاقه‌مندی‌های شخصی‌اش در زمینه‌ی ادبیات نیز می‌پرداخت. او با بزرگانی همچون متیو آرنولد شاعر انگلیسی، هربرت اسپنسر فیلسوف انگلیسی و مارک تواین طنر نویس آمریکایی دوست بود. به‌علاوه، کارنگی با چند تن از روسای جمهور آمریکا، مقامات دولتی و نویسنده‌های مشهور این کشور نیز نشست و برخاست داشت.
یکی از اولین فعالیت‌های بشردوستانه‌ی کارنگی در شهر محل تولدش یعنی دانفرملاین بود که در سال ۱۸۷۹ استخری عمومی در آنجا تاسیس کرد. در سال بعد او ۸ هزار پوند برای تاسیس کتابخانه‌ی کارنگی در این شهر کمک کرد. کارنگی در سال ۱۸۸۴ هزینه‌ای بالغ بر ۵۰ هزار دلار را برای ساخت کتابخانه‌ی بافت‌شناسی در بیمارستان آموزشی Bellevue برای مرکز پزشکی دانشگاه نیویورک پرداخت کرد. این کتابخانه امروز با نام کتابخانه‌ی کارنگی شناخته می‌شود.


ارنگی در سال ۱۸۸۱ خانواده‌اش را به‌همراه مادر ۷۰ ساله‌ی خود در سفری سیاحتی به بریتانیا برد. آنها توری تفریحی را با کالسکه در این منطقه گذراندند و در مسیر بازدید از اسکاتلند با استقبال فراوان مردم روبرو شدند. نکته‌ی مهم در مورد ارتباط کارنگی با مردم و فرهنگ بریتانیایی این است که او تعلق خاطر و مسئولیت زیادی نسبت به آنها احساس می‌کرد. او تلاش کرد تا تعدادی از روزنامه‌های این منطقه را خریده و نسبت به قدرت گرفتن جمهوری و از بین رفتن تدریجی سلطنت در بریتانیا اقداماتی انجام دهد. جذابیت و ثروت کارنگی باعث شده بود تا او دوستان بانفوذی همچون نخست وزیر وقت انگلیس یعنی ویلیام اوارت گلدستون داشته باشد.

کارنگی در کنار فعالیت‌های خود تمرکز زیادی روی مقاله‌های انتقادی و تلاش برای تاثیرگذاری بر فرهنگ عامه داشت. او روزنامه‌های مشهوری همچون The Nineteenth Century و North American Review را تحت مالکیت خود داشت. از مقاله‌های انتقادی که در سال‌های پایانی دهه‌ی ۱۸۸۰ توسط او نگاشته شد می‌توان به An American Four-in-hand in Britain و Triumphant Democracy اشاره کرد. مقاله‌ی دوم به‌صورت کتابی چاپ شد که کارنگی در آن سیستم جمهوری در آمریکا را برتر از سیستم سلطنتی در انگلستان معرفی کرده بود. به‌هرحال این کتاب با انتقادات جدی در بریتانیا روبرو شد اما حدود ۴۰ هزار نسخه از آن در آمریکا به‌فروش رفت.
یکی از مهم‌ترین و ماندگارترین مقاله‌های کارنگی در سال ۱۸۸۹ و در مجله‌ی نورث امریکن منتشر شد. او ابتدا عنوان ثروت را برای این مقاله انتخاب کرده بود که به پشنهاد گلدستون آن را به انجیل ثروت تغییر داد. کارنگی در این مقاله زندگی ثروتمند مفید برای جامعه را به دو بخش تقسیم کرده است. او معتقد بود افراد باید در بخش اول به جمع‌آوری و افزایش ثروت بپردازند و نیمه‌ی دوم را به اهدای این ثروت در جهت پیشرفت جامعه اختصاص دهند. به بیان دیگر کارنگی، هدف والای زندگی افراد ثروتمند را فعالیت‌های خیرخواهانه می‌دانست.

فعالیت‌های بشردوستانه اندرو کارنگی

اندرکارنگی

میزان توزیع ثروت کارنگی در حدود 350 میلیون دلار بود که از این میزان 62 میلیون دلار برای کمک به امپراتوری بریتانیا و 288 میلیون دلار برای منافع ایالات‌متحده اختصاص داده‌شده است. از جمله اقدامات خیرخواهانه وی، تأسیس دانشگاه‌های اسکاتلند(ادینبورگ) بود که در سال 1901 افتتاح شد و کارهایی جهت گسترش چهار دانشگاه اسکاتلند و کمک‌های مالی به دانشجویان اسکاتلندی در نظر گرفته شد. او همچنین بنیاد خیریه Carnegie Dunfermline Trust را در سال 1903 تأسیس کرد و قصد داشت به مؤسسات آموزشی دانفرملین کمک کند. بنیاد Trust (Dunfermline) در سال 1913 در انگلستان تأسیس شد و اهداف
خیرخواهانه مختلف از جمله ساخت کتابخانه‌ها، تئاترها، رفاه کودکان را دنبال می‌کرد.

انستیتوی کارنگی پیتسبورگ در سال 1896 تأسیس شد و قصد داشت مؤسسات فرهنگی و آموزشی پیتسبورگ را بهبود ببخشد. مؤسسه کارنگی واشنگتن در سال 1902 تأسیس شد و درزمینهٔ های مختلف تحقیق علمی شرکت داشت. بنیاد کارنگی برای صلح بین‌المللی در سال 1910 تأسیس شد و هدفش تفسیر و نشر اطلاعات(معمولاً نشریات) برای ترویج صلح در دنیا بود. شرکت کارنگی نیویورک، بزرگ‌ترین بنیاد کارنگی نیز در سال 1911 تأسیس گردید و هدف کمک به پیشرفت و نشر دانش در بین مردم ایالات‌متحده را دنبال می‌کرد. همچنین مستعمرات انگلیسی شرکت کارنگی نیویورک به کالج‌ها و دانشگاه‌ها و کتابخانه‌ها و همچنین تحقیق و آموزش درزمینهٔ های حقوق، اقتصاد و پزشکی کمک‌های شایانی کرده است.

مهم‌ترین نوشته‌های اندرو کارنگی: دموکراسی پیروزی(1886؛ ویراستار 1893)، انجیل ثروت، مجموعه مقاله‌ها(1900)، امپراتوری تجارت (1902)، مشکلات امروز (1908) و زندگی‌نامه ( 1920) بود.

اندرو کارنگی در سال 1887 با لوئیز ویتفیلد ازدواج کرد. کارنگی تا جنگ جهانی اول در قلعه اسکیبو در شمال اسکاتلند زندگی می‌کرد اما بعدها وی به نیویورک سیتی و خانه تابستانی‌اش “Shadowbrook” در لنوکس، نقل‌مکان نمود.

ثروتمند ضد امپریالیسم

کارنگی هیچ‌گاه به‌صورت مستقیم به امپریالیسم اشاره نکرده بود؛ اما فعالیت‌های او نشان می‌دهد که به‌صورت کامل با مستعمره کردن سرزمین‌ها مخالف است. او به شدت مخالف اشغال فیلیپین بود و به‌همین دلیل در سال ۱۸۹۸ تلاش‌های زیادی برای استقلال این کشور انجام داد.

در سال‌های پایانی جنگ آمریکا و اسپانیا، آمریکایی‌ها سرزمین فیلیپین را به قیمت ۲۰ میلیون دلار از اسپانیا خریدند. کارنگی در این میان برای مبارزه با امپریالیسم آمریکایی، پیشنهاد ۲۰ میلیون دلار را به مردم فیلیپین داد تا آنها را از سلطه‌ی آمریکا رها کند. اگرچه تلاش‌های او به موفقیت ختم نشد اما همین اقدام، عزم جدی او برای مبارزه با استعمارگری را نشان می‌داد. او عضو انجمن ضد امپریالیسم آمریکا بود که روسای جمهور پیشین آمریکا همچون گروو کلیولند و بنجامین هریسون در آن عضو بودند.
فعالیت‌های بشردوستانه‌ی کارنگی در سال‌های پس از فروش امپراطوری فولادی‌اش به اوج خود رسید. پس از سال ۱۹۰۱، افکار عمومی نگاهشان به کارنگی را از تاجری زیرک و توانا در کسب ثروت، به فردی خیرخواه و کوشا در بهبود زندگی مردم، تغییر داده بود. کارنگی در آن سال‌ها هم در اسکاتلند و در قصر اسکیبو و هم در آمریکا و در قصد خود در خیابان پنجم نیویورک اسکان داشت. خانه‌ی نیویورک کارنگی اکنون موزه‌ای متعلق به‌ موسسه‌ی اسمیثسونین است.

کارنگی بخش زیادی از ثروت خود را به دیگران کمک می‌کرد. او تمام نامه‌ها و قدردانی‌هایی که از این افراد دریافت می‌کرد را در کشویی مخصوص در خانه‌ی خود با نام Gratitude and Sweet Words نگهداری می‌کرد. از فعالیت‌های عمومی این کارآفرین ثروتمند می‌توان به تلاش برای گسترش و همه‌گیر کردن زبان انگلیسی تحت عنوان شرکت Simplified Spelling Board اشاره کرد که اقداماتی جدی جهت بهبود آموزش زبان انگلیسی انجام داد.
کارنگی در کنار فعالیت‌های بی‌شمار خیرخواهانه، تمرکزی جدی روی ساخت و توسعه‌ی کتابخانه‌های عمومی داشت. او کتابخانه‌های زیادی را در کشورهای آمریکا، انگلستان، کانادا و بسیاری کشورهای انگلیسی‌زبان دیگر تاسیس کرد. کارنگی در مجموع به ساخت و توسعه‌ی ۳ هزار کتابخانه‌ی عمومی در ۴۷ ایالت آمریکا و کشورهایی همچون کانادا، بریتانیا، ایرلند، استرالیا، نیوزیلند، آفریقای جنوبی و فیجی کمک مالی کرد. به‌هرحال فعالیت‌های این تاجر در ساخت کتابخانه و مراکز آموزشی به حدی تاثیرگذار بود که نحوه‌ی معماری و ساخت این مراکز را نیز بهبود بخشید.
ثروتمندترین فرد تاریخ آمریکا در تاسیس دانشگاه بیرمنگام نیز نقش داشت و در سال ۱۸۹۹ مبلغ ۵۰ هزار پوند به ساخت این دانشگاه کمک کرد. او در سال ۱۹۰۰ مبلغ ۲ میلیون دلار برای ساخت دانشگاه کارنگی ملون هزینه کرد. همین قدار هزینه نیز در سال ۱۹۰۲ برای ساخت موسسه‌ی آموزشی کارنگی در واشنگتون دی. سی پرداخت شد.
فعالیت‌های خیرخواهانه‌ی کارنگی در مباحث آموزشی و علمی باز هم ادامه داشت و او در سال ۱۹۱۱ کمک‌های شایانی به ساخت تلسکوپ ۲.۵ متری هوکر کرد. او در این زمینه، مبلغی حدود ۱۰ میلیون دلار را برای ساخت این تلسکوپ به موسسه‌ی تحقیقاتی کارنگی پرداخت کرد. او به دانشگاه‌ها و موسسات آموزشی و همچنین دانش‌آموزان نیازمند وطن خود یعنی اسکاتلند نیز کمک می‌کرد و برنامه‌ای تحت عنوان Carnegie Trust for the Universities of Scotland را با پشتوانه‌ی مالی ۱۰ میلیون دلار اجرا کرد. علاوه بر کمک‌های آموزشی، کارنگی پارکی عمومی با نام پیتنکریف را نیز در محل تولدش تاسیس کرد.

اندرو کارنگی برای کمک به کارمندان قبلی خود در شرکت هوم‌استد، صندوق بازنشستگی تاسیس کرد و در سال ۱۹۰۵ آن را به حمایت از اساتید بازنشسته‌ی دانشگاه‌های آمریکا گسترش داد. او به موسیقی هم علاقه‌ی زیادی داشت و به‌همین دلیل در ساخت ۷ هزار ارگ کلیسایی کمک مالی کرد. او در ادامه تالار کارنگی را تاسیس کرد که یکی از بزرگترین تالارهای موسیقی آمریکا است. بنیاد Carnegie Hero Fund و کمک به ساخت Peace Palace در هلند نیز از دیگر اقدامات قابل توجه او در حمایت از فعالیت‌های بشردوستانه بوده است.

چالش‌ها و انتقادات

اندرو کارنگی با وجود تمام فعالیت‌های خیرخواهانه که در دوران زندگی خود انجام داده، در چند اتفاق ناگوار تاریخی نیز حضور داشته است. یکی از این اتفاقات هولناک، سیل منطقه‌ی جانزتاون در ایالت پنسیلوانیا بود که در سال ۱۸۸۹ اتفاق افتاد. کارنگی یکی از اعضای باشگاه ماهیگیری و شکار South Fork بود که به‌عنوان یکی از عوامل مقصر این سیل شناخته می‌شوند. در نتیجه‌ی این سیل مرگبار، ۲۲۰۹ نفر جان خود را از دست دادند و شهر تقریبا ویران شد.
دلایل وقوع این سیل در تغییراتی که برای فعالیت اعضای باشگاه ماهیگیری در سد آن منطقه ایجاد شده بود، خلاصه می‌شود. ناظران بر این عقیده‌اند که این تغییرات، ساختار سد را سست کرده و بارش‌های چند روزه‌ی پیش از وقوع سیل، به راحتی آن را از بین برده‌اند. البته اعضای این باشگاه همگی به بازسازی شهر کمک کردند اما انتقادات از عملکرد آنها در ایجاد تغییرات ساختاری هنوز پابرجا است. کارنگی نیز یکی فعالان در بازسازی جانزتاون بود و کتابخانه‌ای را نیز در این شهر تاسیس کرد.
اتفاق چالشی بعدی در زندگی کارنگی، شورش کارگران کارخانه‌ی هوم‌استد بود. این شورش یکی از خون‌بارترین اعتراضات کارگری در تاریخ آمریکا بود که در سال ۱۸۹۲ رخ داده و ۱۴۳ روز به طول انجامید. این شورش در کارخانه‌ی فولاد کارنگی در هوم‌استد پنسیلوانیا رخ داد. حاضران در این شورش، اتحادیه‌ی کارگری کارگران صنعت فولاد تحت عنوان National Amalgamated Association of Iron and Steel Workers بودند.

منشا اعتراضات کارگران، عدم افزایش حقوق آنها پس از افزایش سوددهی کارخانه بود. کارنگی پیش از این که اعتراضات به اوج خود برسد به اسکاتلند سفر کرده و مدیریت بحران را به شریک و همکارش هنری کلی فریک داده بود. فریک در بین کارگران به اقدامات ناعادلانه و ضد اتحادیه‌های کارگری معروف بود. در نهایت، نیروهای امنیتی به اعتصاب و اعتراضات پایان دادند و در این درگیری‌ها، ۱۰ نفر کشته شدند. اگرچه کارنگی در مدیریت بحران این شورش نقشی نداشته و شرکتش نیز پس از آن به خوبی به فعالیت ادامه داد، اما اعتبار او نزد اتحادیه‌های کارگری خدشه‌دار شد.

زندگی شخصی و مرگ

کارنگی تصمیم داشت تا در زمان حیات مادرش ازدواج نکند. پس از این که مادر او در سال ۱۸۸۶ از دنیا رفت، کارنگی ۵۱ ساله با لوئیز ویتفیلد که ۲۱ سال از خودش جوان‌تر بود ازدواج کرد. آنها در سال ۱۸۹۷ صاحب تنها فرزند خود یعنی مارگارت شدند. اندرو تا سال‌های پایانی عمر در امارت خود در نیویورک زندگی می‌کرد و پس از آن نیز همسرش تا زمان مرگش در سال ۱۹۴۶ در همین امارت ساکن بود.
اندرو کارنگی در ۱۱ آگوست سال ۱۹۱۹ در لنوکس ماساچوست بر اثر ذات‌الریه از دنیا رفت. او تا زمان مرگش رقمی برابر با ۳۵۰،۶۹۵،۶۵۳ دلار (برابر با ۷۶.۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۵) به فعالیت‌های بشردوستانه کمک کرده بود. پس از مرگ او نیز ۳۰ میلیون دلار دیگر از دارایی‌هایش به خیریه‌ها بخشیده شد. پیکر او در گورستان اسلیپی هالو در نیویورک به خاک سپرده شد.

جوایز و افتخارات

کارنگی در سال ۱۹۱۱ بنیادی با نام Carnegie Corporation تاسیس کرد تا از اقدامات در جهت گسترش و پیشرفت علوم در سرتاسر جهان حمایت کند.

علاوه بر مواردی که در بخش‌های قبلی مقاله به آنها اشاره شد، افتخارات و یادبودهای دیگری نیز به نام این تاجر بشردوست ثبت شده است. اندرو کارنگی در سال ۱۹۰۱ دکترای افتخاری حقوق را از دانشگاه گلاسکو دریافت کرد. او همچنین نشان افتخاری Freedom of Glascow را نیز در همان سال دریافت کرد. یک نمونه دایناسور دیپلودوکوس یا دوتریکی به نام این کارآفرین نام گذاری شده و دلیل آن نیز کمک‌های او در جریان اکتشاف فسیل‌های این دایناسور بوده است. فسیل اصلی این دایناسور در حل حاضر در موزه‌ی تاریخ طبیعی کارنگی نگهداری می‌شود.


دو شهر در ایالت‌های پنسیلوانیا و اوکلاهاما آمریکا به نام کارنگی شناخته می‌شوند. حتی نام علمی یک گونه از کاکتوس ساگوارو نیز به نام این کارآفرین ثبت شده است. یک مدال با عنوان مدال کارنگی نیز در انگلستان به بهترین مقاله‌های ادبی نوشته شده توسط کودکان، اهدا می‌شود. خیابانی در شهر بلگراد صربستان و همچنین یک دبیرستان در شهر هیوستون نیز به نام کارنگی نام‌گذاری شده‌اند

جملات ناب و تاثیرگذار از اندرو کارنگی مشهور

جملات ناب

هر چقدر سنم بیشتر میشه، کم تر به حرف آدم ها نگاه میکنم، بلکه بیشتر به عملشون توجه میکنم.
یک رهبر بزرگ همه کارها را خودش انجام نمیدهد و تمامی افتخارات رو به تنهایی کسب نمیکند، اگر کسی این طور فکر میکند پس هیچ گاه رهبری بزرگ نخواهد شد.
افرادی که قادر به انگیزه دادن به خود نباشند، مجبورند به متوسط بودن قانع باشند، حال آنکه خیلی با استعداد و باهوش باشند.
چنانچه قصد شاد زیستن را دارید، هدفی را برای خود انتخاب کنید که به تفکرات شما دستور دهد، انرژی تون رو آزاد کند و الهام بخش امید و آرزو های شما باشد.
مسیر پولدار شدن اینه که همه تخم مرغ هات رو در یک سبد بزاری و بعدش تمام حواست جمع اون سبد باشه. به وجود آوردن یک کسب و کار بزرگ و موفق، جز از مسیر درست و اصلی آن به ندرت امکان پذیر خواهد بود. وظیفه خودتون رو انجام بدید و حتی بیشتر هم انجام بدید. آینده حواسش به همه چیز خواهد بود.
فردی که در دلیل آوردن ناتوان باشد نادان است. وقتی کسی دلیل نیاورند پس متعصب است و کسی هم که جرات دلیل آوردن را نداشته باشد، برده است. هر وقت متوجه این حقیقت گردید که دیگران قادرند در انجام کاری به شما کمک کنند تا آن را خیلی بهتر انجام دهید، گامی بسیار بزرگ و مثبت در مسیر پیشرفت و توسعه های شخصی خود برداشته اید.

امیدوارم از این مقاله که تحت عنوان زندگینامه اندرو کارنگی برای شما عزیزان تهیه شده بود، نهایت استفاده رو برده باشید. در خصوص با این ابر مرد ثروتمند، هر نکته ای رو میدونید که ذکر نشده میتونید با ما و دیگران هم به اشتراک بگذارید

مطالب مرتبط

درباره سامانه کاگزینی آنلاین
سامانه کارگزینی آنلاین جهت ارائه خدمات به بخش کارگزینی شرکت های دولتی و خصوصی طراحی شده است و امکانات قابل توجهی را در راستای مکانیزه کردن این بخش ارائه می نماید.

© 2024 - کلیه حقوق مادی و معنوی به سامانه کارگزینی آنلاین تعلق دارد